جدول جو
جدول جو

معنی علی زیتونی - جستجوی لغت در جدول جو

علی زیتونی(عَ یِ زَ)
ابن قاسم زیتونی رومی حنفی. فقیه بود و در طرابزون فتوی میداد. وی در سال 979 هجری قمریدرگذشت. او راست: 1- تعلیق بر مفتاح العلوم سکاکی. 2- شرح الهدایۀ مرغینانی، در فروع فقه حنفی. (از معجم المؤلفین از هدیه العارفین بغدادی ج 1 ص 748)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

علی بن عبیدالله بن نصر بن السری مکنی به ابوالحسن متولد در 455 هجری قمری و متوفی در سال 527 است. وی که گویا منسوب به زاغون بغداد است حنبلی مذهب و استاد و مربی شیخ بن الجوزی بوده و کتابی در تاریخ تألیف کرده است. (از معجم البلدان). ابن اثیر در کامل گوید:در این سال (573 صدقه بن حسین حداد که تاریخ زاغونی را مذیل ساخته بود درگذشت. (کامل التواریخ چ لیدن ج 11 ص 297). و رجوع به کتاب مراصد الاطلاع چ بریل شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ)
ابن عبیدالله بن نصر بن سری زاغونی حنبلی. مکنی به ابوالحسن. رجوع به زاغونی (علی بن عبیدالله...) و علی (ابن عبیدالله...) شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ مَ مو)
ابن عبدالله بن عمران قرشی مخزومی شیعی میمونی. مکنی به ابوالحسن. فقیه و اصولی قرن چهارم هجری قمری بود و در سال 400 هجری قمری درگذشت. او راست: 1- الرد علی أهل القیاس. 2- کتاب الحج. (از معجم المؤلفین از کتاب الرجال نجاشی ص 190 و هدیه العارفین بغدادی ج 1 ص 688 و ایضاح المکنون بغدادی ج 1 ص 555 و ج 2 ص 288)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ لَ)
ابن یوسف بن تاشفین لمتونی مرابطی. مکنی به ابوالحسن. امیر مسلمانان در مراکش و سومین تن از ملوک دولت ملثمان مرابطان. رجوع به علی مرابطی شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ عُ)
ابن مقرب بن منصور بن مقرب بن حسن بن عزیز بن ضبار ربعی عیونی، ملقب به جمال الدین و مکنی به ابوعبدالله. رجوع به علی ربعی شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ زَ)
ابن محمدحسین نجفی زینی. وی شاعر بود و در سال 1215 هجری قمری درگذشت. او را دیوان شعری است. و نیز تقریظی بر تخمیس البردۀ محمدرضا نحوی دارد. (از الذریعۀ آقابزرگ طهرانی ج 4 ص 8 و ج 9 ص 758 از تکمله الامل)
لغت نامه دهخدا